۱۳۹۳ آبان ۱۸, یکشنبه


نمی دانم در هیچ جای دنیا مثل ایران مردم در بازه هایه زمانی متفاوت تغییر می کنند یا نه.شاید اگر ریشه یابی کنیم به جایی برسیم که این تحولات شامل حال تمام کشورهایی شود که در آن ها انقلابی رخ داده.
اینجا در سرزمینم همه ی نامتعارف ها ، متعارف و تمام متعارف ها نا متعارف شده.
از تاثیرات به سزای شبکه های اجتماعی این روزها آدم ها بهتر چهره های هم را می بینند.من جزء آن دسته هستم که برخلاف باور عموم معتقدم آدم ها در دنیای مجازی بهتر و صریح تر هویت واقعی خود را عریان می سازند برای اثبات ادعایم باید بنشینیم و با هم گفتگو کنیم دوست عزیز.
در همین دنیای مجازی همین چند روز پیش پستی را خواندم که کسی نذر محرم خود را برای فرندان فیس بوکی با آب و تاب در میان می گذاشت بدین شرح که: 
" امسال امام حسین کمک کرد و من وهمسری ( این ی چسبیده به همسر بسیار حاءز اهمیت است) نذرمون رو ادا کردیم.یه خیمه زدیم دور یکی از میدون های محل که چایی میدادیم و طبل دسته ی محل رو با مبلغ قابل توجهی خریدیم) 
اجرتان با امام حسین هموطن فیس بوکی.با احترام به عقایدتان چای دادن به مردم شکم سیر و دسته راه انداختن برای مزاحمت مردمی چه همسویی با آرمان ها و راه و رسم امام حسین دارد!!! 
و در این میان پست دوست روشنفکر دیگری نصف شب خواب را اینطور از سرم می پراند: 
" من اهورا مزدا را می پرستم که قدمتش دو هزار سال بیشتر از الله است"
باز هم با احترام به هموطن فیس بوکی ام من دقیقا شیر فهم نشدم منظورتان چیست.خب امام حسین مگر گفته بودند که از وقتی من آمدم الله هم آمد!
بر من خرده نگیرید نمی خواهم خدای ناکرده اعتقادات کسی را به سخره بگیریم فقط می خواهم بگویم مردمم بدجور و بدون پی ریزی اعتقادی دو دسته شده اند.یا سفت و سخت و کورکورانه چسبیده اند به اعتقادات دیکته شده به روحشان یا چنان از همه ی قید و بندها کنده شده اند که هیچ روشنگری پشتش نیست.
کاش مردمم بیایند و از ابتدا تفکر و جهان بینی شان را پی ریزی کنند، نه با بغض و نه با تعصب که با چشمی باز و بی طرف آن وقت هر چه حاصل شد اسمش را بگذارند عقیده.

هیچ نظری موجود نیست: