۱۳۹۰ خرداد ۲۸, شنبه

فکرم هشت تا مشغول است.

تو فقط می دانی هشت تا برای من یعنی منتهای اعداد.

با زینب چقدر خندیدیم به این فکر.

ماندم کتابم که چاپ شد ,برای تقدیمش به تو چه جمله ای باید بنویسم.

زینب راست گفت.امضایم هم خوب نیست.

باید چند صفحه ای تمرین کنم.

آدم های امروزی میگویند امضا هویت است.

 باز هم به قول زینب شاید یک کتاب فقط پر از امضا از من به چاپ برسد.

آن وقت تمام بودنم را می گذارم لای این هویت گسترده و تقدیمت می کنم.

هیچ نظری موجود نیست: